خواندنی ها

تاریخچه سفالگری در ایران

فلات ایران با تنوع اقلیمی خود باحتمال زیاد یكی از مهمترین خاستگاههای اصلی پیدایش و گسترش صنعت سفالگری در آسیای غربی می باشد. روند رو به رشد سفالگری در طول هزاران سال، در هیچ منطقه ای از آسیای غربی مثل ایران نبوده است. نقاط عطف این روند بدون تردید در پیدایش سفال در حدود هزاره هشتم پ.م در منطقه زاگرس مركزی و پیدایش چرخ سفالگری و تعامل كوره های سفال پزی در هزاره چهارم پ.م نمود پیدا كرده است. سفال (سفالينه). اين اصطلاح، بنابر تعريف لغتنامه‌ها عموما به معنی اشيا ساخته شده از گل پخته هستند، مانند كاسه، كوزه، و غيره… همچنين سفالينه، سفال ساخته شده را می‌گويند. سفالين نيز شامل انواع اشيايی است كه از سفال می‌سازند. اصطلاح اروپايی” سراميك” نيز داری مفاهيم سفال در زبان فارسی است، كه از واژه يونانی (Keramikos) كه خود از (Keramon) به معنی خاك رُس گرفته شده است. بنابراين سفالگری نيز به هنر يا صنعت ساخت ظروف و اشيا گلی پخته اطلاق می‌شود. معمولا محصولات را اگر بدون لعاب باشند سفال و اگر لعابدار باشند بر حسب گل و لعابی كه در آنها به كار رفته بدل چينی می‌نامند. سفال در واقع نخستين محصول هنری و صنعتی مردمان اوليه و حاصل نياز و شعور آدمی، در به كار گيری عوامل طبيعت است، و از آنجا كه مواد اوليه آن شامل: خاك، آب، و آتش در سرزمين‌های محل سكونت بشر یافت می‌شده است، نشانه‌های توليد آن را در تمامی نقاط مسكونی انسان مشاهده می‌كنيم. كهنترين اشيا سفالی بدست آمده از كاوش‌های باستان‌شناسی ايران مربوط گنج دره در استان كرمانشاه است؛ كه تاريخ آن به هزاره هشتم پيش از ميلاد می‌رسد. سفالگری، هنری است كه به صورت (شكل) سنتی طی هزاران سال اصول فنی ارزشمند خود را تا به امروز حفظ كرده است. علاوه برارزش‌های هنری با بررسی دقيق اين آثار، امكان شناخت حرفه‌ها، صنايع و آثار مادی طوايف و جوامع بشری در قلمروهای فرهنگ‌های گوناگون را فراهم می‌آيد. بنابرآنچه گذشت، بايد سفال را به عنوان تجلی فعاليت ذهن و خلاقيت و ابداع هنری انسان‌های گذشته ارج نهاد. زيرا سفالگری هنری همگانی بوده كه نه تنها سليقه ابداع كننده، بلكه نشانه‌های معينی از زندگی اجتماعی و دوره زندگی و ويژگی‌های مادی و معنوی آن را به ما نشان می‌دهد، و وسيله مستقيمی برای شناسايی تمدن شهرها، اقوام و ادوار مختلف است. زيرا هر ملتی برای تزئين سفال‌های خويش، نشانه، اشكال و تزئينات ويژه خود را به كار می‌برده است. برای تامين منظور باستان‌شناسان با بهره‌گيری از هنر طراحی و تكنيك‌های دقيق، باستان‌شناسان می‌كوشند به قطعات و اشيا مختلفی كه از مناطق باستانی بدست می‌آيد، جان داده و با به تصوير كشيدن تمام نقوش به كار رفته در سفالينه‌ها به تعيين دوران مورد نظر پرداخته، به اسرار هنر و بسياری از ناشناخته‌های زندگی آن دوران پی می‌برند. سفال : هنر سفال سازي نزد باستانشناسان قدر و منزلت خاصي دارد، چه همين قطعه‌هاي كوچك سفال كه به ظاهر ناچيز به نظر مي‌رسد، ما را به زمانه و زندگاني مردم آن روزگاران مي‌رساند. فن سفال سازي درايران، از ابتداي تمدن تا به امروز ادامه يافته و در طي اين مدت تغييرات گوناگوني به خود ديده است. به نوشته گيرشمن، در حدود ده هزار سال پيش، كساني كه دركوهستانهاي بختياري ضمن پرداختن به شكار و تهيه خوراك، به ساخت ظروف سفالي نيز اشتغال داشته‌اند. اين نظريه كه بيشتر باستانشناسان، آغاز صنعت سفال سازي را از ايران مي‌دانند، در خور توجه است. به نوشته پروفسور پوپ در كتاب بررسي هنر ايران «مداركي كه اخيراً به دست آمده قوياً موجب اثبات فرضيه‌هاي چند سال اخير است مبني بر اين كه كشاورزي و شايد صنايع پيوسته به آن يعني : كوزه‌گري و صنعت سفال‌سازي و بافندگي از فلات ايران آغاز شده است». سير تكامل سفال‌گري در تپه‌هاي باستاني، خيلي زود ساكنان اوليه را متوجه كرد كه مي‌توانند از طريق سفال نيازهاي خود را برآورده كنند. سفال بهترين اثري است كه از جوامع اوليه بر جاي مانده است، به ويژه در تمدنهاي فلات ايران، مراحل مختلف تمدني را به نام اين سفالها مشخص كرده‌اند: تمدنهاي شمال «سفال خاكستري» و تمدنهاي غربي «سفال نخودي» و دوره تمدن ايلام «سفال منقوش». نخست به درون ظرف اهميت داده مي‌شد، ولي بعدها، در سفالينه‌هاي نقشدار تزيينات به جدار بيروني ظرف نقش بست. بيشتر اين ظروف به شكل كاسه، كوزه‌هاي پايه‌دار، ليوان و ظروف شبيه به مجسمه حيوانات است. اختراع چرخ كوزه‌گري در هزاره چهارم در ايران، دگرگوني بزرگي در صنعت سفال سازي پديد آورد. اشياي سفالينه مكشوفه از سيلك و محوطه‌هاي باستاني جنوب شوش، چغاميش و تل‌باكون در تخت جمشيد حاكي ازساخت سفال با چرخ است. در همين دوره تحولي نيز در ترسيم نقوش پيدا شد: نخست با نقوش هندسي و تزييني بدنه ظروف را آرايش كردند و پس از مدتي نقش حيوانات معمول شد و زماني بعد هنرمندان براي بيان اعتقادات و گاه وضعيت محيط و زندگي، موضوع خاصي را به كار مي‌بردند، بيشتر خصايص زندگي اعم از مذهبي، اخلاقي و هنري را با نقش بر سفال مي‌نشاندند. از اكتشافات تپه سيلك، تپه حصار، تپه گيان در نهاوند و ديگر تپه‌هاي باستاني، چنين برمي‌آيد كه از هزاره پنجم قبل از ميلاد، ساكنان اين نواحي به ساختن ظروف سفالين منقوش مي‌پرداختند. هنرمند سفالگر پيش از تاريخ ايران با نقاشي روي سفالينه‌ها گويي شعر مي‌سرود. سفالگر نقاش با استفاده از عناصر بصري ساده، اشياء و حيوانات و انسان را مي‌نماياند، مثلاً خطوط موّاج موازي در درون يك دايره و مستطيل، نشاندهنده آب است و مثلثي كه سطح آن چهارخانه بندي شد، نشانگر كوه يا مربعي كه با خطوط افقي و عمودي تقسيم و خطوط موّاج در آن ترسيم شده، احتمالاً نشانه زمين زراعتي است. جانوران منقوش روي ظروف عمدتاً عبارتند از: بز، قوچ، گوزن، گاو، پرندگان و غيره. امّا برخلاف نقاشي غارها در اينجا شكل واقعي حيوان مورد توجه نبوده، بلكه طرح خلاصه و اغراق شده آن مطرح است. زيرا كه آرايش سفالينه در كار سفالگر اهميت بيشتري دارد: او به دلخواه، شكل طبيعي را به شكل تجريدي تبديل مي‌كند تا بدين ترتيب مقاصد تزييني خود را برآورده سازد. در اين دوره بدنه سفال لطيف و درخشان شد و در تمام تپه‌ها و دهكده‌هاي باستاني كم و بيش اين مراحل طي شده است. مي‌توان گفت كه اين مراحل به دوره تمدني بستگي داشته است. مثلاً زماني كه سفالها خشن و ناصاف بود، خانه‌هاي مردم نيز از گل و چينه ساخته شده بود، امّا در مرحله‌اي كه سفالها نازك و صيقل‌دار شد، خانه‌ها نيز با خشت و آجر ساخته شده‌اند. در ميان ظروف دوره هخامنشيان تعدادي مجسمه سفالي هست؛ اين مجسمه‌ها، از مجسمه‌هاي طلايي كه بيشتر به شكل شيرند، تقليد شده‌اند. به اين نوع ظروف سفالي، ظروف «ريتون» مي‌گويند. در دوره اشكانيان به سبب توجه خاص به ظروف زرين و سيمين، ساخت ظروف سفاليني رو به كاهش نهاد. از ويژگيهاي سفال‌گري اين زمان، بايد به لعاب ظروف اشاره كرد. رنگ اين لعابها سبز روشن تا آبي فيروزه‌اي رنگ بود. اشياء باقي مانده از اين دوره، شامل خمره‌هاي بزرگ براي انبار آذوقه، تابوتهاي سفالي ب

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *